صبح بعد از نماز، آفتاب زده بود که شدیدا خوابم گرفت و بیهوش شدم...

خواب عجیبی دیدم که قابل توصیف نبود!

از صبح هنوز هم ذهنم درگیر خوابی هست که دیدم...


این چند وقت خیلی نوشتنم می‌آید و کلی مطلب نوشته و درج نشده دارم!

تصمیم جدیدی گرفتم. تا اطلاع ثانوی! مطلبی نگذارم...

مطالبم را در یک دفترچه مینویسم.


شاید یک روز حس کردم برای چشم‌های نگران، بعضی از آن مطالب مفید باشد...