قلبم سنگینی میکند. انگار بار زیادی بر روی قلبم گذاشتهاند...
میدانم این تنهایی ادامهدار است. میدانم این سختیها فعلا تمامی ندارد. اما نمیدانم با قلبم چه کنم؟!
باز هم نیامدی...
میدانم فرجت نزدیک است اما آزارم میدهد... اینکه میدانم انقدر نزدیک نیست!
دیگران مینشینند توجیهم میکنند، اما جز حقالناس گردنم نمیگذارند.
دیگران نمیدانند...
استعارهام هم نمیآید!
سخت است...
دیگران نمیدانند!
سخت است...
برایت وقت کم میآورم.
الهی قوّ علی خدمتک جوارجی...