این روزها که حرف های n سال پیش آقایان (و بعضا خانم ها) را می خوانم، یک دلیل فقط برای این همه تناقضشان می توانم بیان کنم!
جوگیر شدن...
وقتی فضای اجتماعی و سیاسی جامعه به سمتی سوق پیدا می کند، خیلی از انسان ها جوگیر می شوند!
دل انسان مانند پری وسط بیابان است...
چیزی را که به آن اعتقاد ندارند، چیزی را که شبهه در آن برایشان وجود دارد را داد می زنند!
و چه می گیرند؟!
کف و سوت!
حالا ممکن است یک جایی گل به خودی بزنند و تیم حریف کف و سوت بزنند...
صم بکم عمی فهم لایفقهون!
پای عمل که برسیم اکثرمان کورمال کورمال، دست بر کف زمین می کشیم و به خیال خود گل به خودی هایمان را جشن می گیریم...
و تا رسیدن به این درجه تنها یک مو فاصله است!
خدا کند جوگیر نشویم...
بنده سوت و کف کسی نشویم...
بی تامل سوت و کف نکشیم!
.
.
.
و البته بعضی از آنان گرگند در لباس گوسفندان!